دیونه تو صفحات وبلاگ نویسندگان
چون به روزی آمد، اندر افسانه ، باز خداوند آفریدش بر جهانی بی فراز انسان را بگرداند بر زمین دست دراز چون بخوردش سیب را بحر نیاز خداوند بخواند فرشتگان اهل بارگاهش را بر نیاز چون بخواست پنهان کند راز زندگی را دراز یکی گفتش بر خدای تعالی پنهان بگردان در بحر و دریا ز عمق دراز یکی دیگر بگفتش بر زمین کن یکی دیگر بگفت در کوه کن جون نیاز خدا بگفتا بر فرشتگانش گر چنین کنم کمتر پیدا شود زین راز چو پنهان کنم آشکار سازم پس بکردم بر دل هر انسانی این راز یا حق **************** شعر افسانه به درخواست اشکان عزیزم سروده شد . *************** با تشکر از شما که حضورتان جوهر و نظراتتان قلم من هستید موضوع مطلب : پیوند روزانه لوگو آمار وبلاگ
امکانات جانبی |
|